کمپین راه انداخته‌اند که ما اهل شوک‌درمانی نیستیم، جراحی دفعی نمی‌کنیم، آرام‌آرام می‌بریم و می‌دوزیم؛ آب و برق و گاز و نان و بنزین را تدریجا گران می‌کنیم!

نه بزرگوار؛ مسئله در «شدت جراحی» نیست، در «موضع جراحی» است.

شما تیغ را نه بر غده فساد، که بر پیکر نحیف شده محرومان گذاشته‌اید؛

سفره مردم را برای جراحی انتخاب کرده‌اید، نه حساب‌ پنهان سرمایه‌داران را.

شما با «جراحی تدریجی»، در واقع بی‌صدا می‌کشید؛

قتل تدریجی فقرا، نامش اصلاح نیست، استمرار همان تبعیض ساختاری است.

شما می‌خواهید محرومان را به منطق بازار بسپارید، در حالی‌که بازار، همواره در انحصار صاحبان زر بوده و هست.

این اقتصاد، آری، به جراحی نیاز دارد.

اما جراحی ریشه‌های سرطانی، نه رگ‌های نیمه‌جان مردم؛ جراحی توبره سرمایه‌داران، نه سفره مستضعفان.

مشکل این است: ملتی را که به ریال نفس می‌کشد، وادار کرده‌اید که به دلار زندگی کند.

دلار در دخل سرمایه‌داران است و ریال در دست کارگر؛ شما اما نسخه‌ای می‌پیچید که همین اندک مصرف آن کارگر را هم دلاری کنید.

عدالت، با حذف یارانه نان به‌دست نمی‌آید؛ با حذف رانتِ نفت و زمین و بانک و‌ فولاد و مس و پتروشیمی و… به‌دست می‌آید.

این اقتصاد، به یک انقلاب نیاز دارد، نه یک تاکتیک؛ و این انقلاب، باید در قلوب و اذهان آغاز شود؛

در وجدان‌هایی که هنوز عدالت را فراموش نکرده‌اند؛

در ذهن‌هایی که می‌دانند «تمدن» با حذف فقرا نمی‌آید،

که با ایستادن کنار آنان، با برخاستن برای آنان، متولد می‌شود.

سیدیاسر جبرائیلی