🔴 آیا بین ایران و آمریکا «جنگ فراگیر» رخ میدهد؟
✍️ مصطفی امیری
▪️وزیر خارجه آمریکا: «هر اقدام نظامی در خاورمیانه در این مقطع، علیه ایران، میتواند به یک درگیری و جنگ گستردهتر منجر شود»
▪️این گزارشی بود که ایندپندنت مخابره کرد و در سایر رسانهها نیز اظهارات بعدی وزیر خارجه آمریکا منعکس شد.
▪️سوالی که مطرح است: وزیر خارجه آمریکا که جزو حلقه صهیونیسم مسیحی است و جنگ طلب اند، چرا این اظهارنظر بیان شد: «ما فعلاً در این مقطع و در این وضعیت فعلی باید از درگیری و جنگ فراگیر با ایران اجتناب کنیم».
▪️به نظر شما، چرا؟
▪️در نگاه نخست، اظهارات وزیر خارجه آمریکا مبنی بر لزوم پرهیز از درگیری نظامی مستقیم با ایران، ممکن است برای ناظران آگاه به پیوند این مقامات با جریان صهیونیسم مسیحی، متناقض به نظر برسد.
▪️چرا که این جریان در افکار عمومی به عنوان جریانی جنگطلب و متمایل به درگیریهای راهبردی در خاورمیانه شناخته میشود.
▪️بر پایهی مبانی اعتقادی مسیحیت انجیلی آیندهگرا، آمریکا در شرایط کنونی وارد یک جنگ فراگیر با ایران نخواهد شد.
▪️این رویکرد برخاسته از فهم خاصی است که جریان صهیونیسم مسیحی از «طرح الهی» برای پایان تاریخ دارد.
▪️بر اساس تفسیر انجیلیها از کتاب مکاشفه و دیگر متون آخرالزمانی، ابتدا باید «منجی اسلام» یا به تعبیر آنها «ضدمسیح» (Antichrist) ظهور کند؛ شخصیتی که طبق این روایتها، از جهان اسلام ظهور میکند و نقش کلیدی در وقایع آخرالزمان ایفا میکند.
▪️به عقیده آنان، جنگ نهایی که در ادبیات انجیلی از آن با عنوان جنگ «آرماگدون» یاد میشود، پس از ظهور آنتیکراست رخ خواهد داد.
▪️توضیح بیشتر اینکه: بر اساس این تفکر، تاریخ بشر به سوی یک پایان از پیشنوشتهشده در حرکت است. در این سناریوی آخرالزمانی، وقوع یک جنگ جهانی فراگیر، موسوم به «آرماگدون»، تنها پس از ظهور شخصیتی از خاورمیانه که Antichrist مینامند، آغاز خواهد شد.
▪️طبق تفسیرهای مسیحی پروتستان، آنتیکراست از خاورمیانه و بهویژه از بطن جهان اسلام ظهور میکند و به عنوان منجی، وارد عرصه سیاست جهانی میشود.
▪️سوگمندانه برخی از این جریانهای مسیحی، ظهور «منجی اسلام» را معادل ظهور ضدمسیح و آنتی کرست قلمداد میکنند و او را بازیگر اصلی وقایع پیش از بازگشت دوم عیسی مسیح میدانند.
▪️از همین رو، سیاست پرهیز از جنگ فراگیر با ایران در شرایط فعلی، نه صرفاً یک تصمیم سیاسی مصلحتسنجانه، بلکه انتخابی برآمده از درک اعتقادی هیات حاکمه آمریکا است.
▪️از منظر صهیونیسم مسیحی، جنگ با ایران باید به زمانی موکول شود که سناریوی نبرد نهایی و ظهور ضدمسیح فرا رسیده باشد. و تا آن زمان، وظیفه اصلی آمریکا، نه آغاز جنگ، بلکه جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است؛ چرا که برخورداری ایران از چنین قدرتی، ممکن است توازن نبرد نهایی را به سود جبهه مخالف و ضداسرائیل تغییر دهد.
▪️اظهارنظر وزیر خارجه آمریکا درباره لزوم غنیسازی صفر و انتقال مواد هستهای از خاک این کشور به خارج نیز در همین راستا قابل تحلیل است. در واقع، اگر «مبانی فکری» این جریان درک شود، درک رفتارهای متناقضنما و پیچیده سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران نیز آسانتر خواهد بود.
▪️تنها دغدغه فعلی پیش از آغاز «مرحله عروج»، این است که ایران به توانمندی هستهای دست نیابد؛ چراکه در صورت دستیابی به سلاح اتمی، این کشور میتواند برتری استراتژیک در نبرد نهایی پیدا کند و موجب تغییر موازنه شود. از همین رو، سیاست مهار هستهای ایران برای آمریکا اولویت حیاتی دارد.
▪️بنابراین اظهارنظرهای مقامات غربی، از جمله وزیر خارجه آمریکا که خود از حلقه جریان صهیونیسم مسیحی است، مبنی بر ضرورت پرهیز از درگیری نظامی مستقیم با ایران، نهتنها از منظر سیاسی و اقتصادی قابل بررسی است، بلکه در لایهای عمیقتر، با «مبانی عقیدتی» جریان مسیحیت انجیلی نیز هماهنگ است.
▪️البته یه عامل دیگر وجود دارد که قرار است تأثیر معکوس بگذارد: اسرائیل. یهود بشدت علاقه دارد آمریکا را وارد جنگ با ایران نماید. آیا خواهد توانست؟
▪️در کتاب «جنگ جهانی پیش از ظهور»، تلاش شده است تا مبانی غرب در خاورمیانه بهطور مستند و تحلیلی ارائه شود. آگاهی از این چارچوبهای اعتقادی، به پژوهشگر و تحلیلگر سیاسی این توان را میدهد که رفتارهای ایالات متحده در خاورمیانه را نه صرفاً بر اساس مصالح ژئوپلیتیکی یا فشار لابیها، بلکه در بستر تفکر آخرالزمانی مسیحیت انجیلی نیز بررسی و تحلیل نماید.
▪️آمریکا فعلاً استراتژی فشار حداکثری، تحریم و محدودسازی فناوری هستهای را ترجیح میدهد، تا جنگ فراگیر را به زمان تحقق آنچه مطابق «پیشگوییهای کتاب مقدس» میدانند، موکول کند.